Saturday, June 22, 2013

تئوری بازی ها - II

در این فکر بودم که چگونه مفهوم وسیع و گسترده و در عین حال ساده ی نطریه بازی ها را در این جستارها بیان کنم. این فکر همچنان هم ادامه دارد اما شاید نتیجه اش در حین به فعل در آوردن این فکر خودش را بیان کند. 

بهتر است از بازی های فون نویمان (John Von Neumann) که از آن بعنوان منشاء نظریه بازی ها نام برده می شود آغار کنیم. بطور قطع ابداع نظریه مدرن بازی ها با مقاله فون نویمان در سال 1928 شروع شد، اما ریشه های نظریه بازی ها بسیار عمیق تر است.
شکل مدرن نظریه بازی ها به عنوان شاخه ای از ریاضیات ترکیبی از دو ایده نسبتا ساده است. 
اولین ایده، منفعت (مقیاسی از آنچه می خواهید) و دومین ایده، استراتژی (چگونه آنچه را می خواهید بدست آورید) است. 
منفعت مقیاسی برای اندازه گیری ارزش یا اولویت است. این ایده، تاریخی طولانی و پیچیده دارد که در نظریه های فلسفی به عنوان منفعت گرایی شناخته می شود. یکی از معروف ترین شارحان این ایده جرمی بنتام (Jeremy Bentham) فیلسوف اجتماعی انگلیسی و پژوهشگر حقوق بود. بنتام در سال 1780 می نویسد: "منفعت ویژگی هر چیزی است که از طریق آن تمایل به سود، لذت یا خوشی ایجاد می شود تا از رخداد شرارت، درد، زیان، یا عدم خوشبختی جلوگیری کند."

بدیهی است که منفعت را نمی توان در تمام زمینه ها از لحاظ کمی محاسبه و بررسی کرد. مثلاً خوشبختی به سادگی محاسبه شدنی نیست. هر جند در زمینه اقتصاد، می توان سودمندی منفعت را تابعی از بیان منفعت از لحاظ کمی دانست. بهرحال منفعت برای یک بازیکن تنیس کسب امتیاز بیشتر در مسابقه نسبت به حریف است و همین منفعت می تواند مات کردن حریف در بازی شطرنج باشد و یا بدست آوردن پول برای یک تاجر. غالبا مسئله شما تعریف منفعت نیست، بلکه انتخاب استراتژی مناسبی برای بیشتر کردن آن است. نظریه ی بازی ها محاسبه می کند که کدام استراتژی بهترین است. 


در مورد روش های یافتن بهترین استراتژی در گفتار های آینده بحث خواهیم کرد.
لازم به ذکر است که وبلاگ مرتبط با این صفحه نیز بر اثر فیلتر شدن blogspot در حال حاضر قابل دسترسی نمی باشد. شما می توانید مطالب را از همین صفحه دنبال کنید.