این یادداشت بر مبنای این سوال نوشته شده است که:«چرا روشهای تحقیق آکادمیک [دست کم در زمینهی فلسفه] دگماتیک هستند؟»
بیمقدمه به بدنهی بحث میروم.
در
روش تحقیق آکادمیک، محقق موظف است که نتایج تحقیقاتش را با توجه به منابع
موجود و مطالعه شده، بیان کند و در انتهای مقالهاش از آنها نام ببرد.
با
توجه به این تبصره - که خود از نظر آکادمیک اعتباری برای مقالهی مورد به
حساب میآید - محقق همواره باید به تحقیقات گذشته رجوع کند، تحقیقاتی که
محققی در گذشته انجام داده است. به عبارت دیگر محقق باید خودش را وقف و
زمانش را طرف این موضوع کند که انتقادات و روشها و نتایج محققین دیگر را
که در گذشته انجام شدهاند، مطالعه کند و در نهایت ایده و نظریهی خود را
با توجه به آن نتایج و تحقیقات و یا با توجه به آنها بیان کند.
حال
آنکه اگر دقیق بنگریم، در این متد، آزادی کامل اندیشه و نقد از محقق سلب
شده است، زیرا او همواره باید با توجه به مستندات گذشته، نظراتش را بیان
کند، بنابراین نظریاتش کاملاً متأثر از نتایج تحقیقات دیگری است. حال با
توجه به روند پیشرفت بسیار سریع علم در دهههای اخیر، میتوان ادعا کرد که
یک محقق هرگز قادر نخواهد بود تمام منابع مرتبط با نظریهاش را در طول عمر
خود مطالعه کرده و از مقایسه ی تمامی آنها به نتیجهای درست دست یابد.
بنابر این محقق قادر نخواهد بود به متفکر تغییر کیفیت دهد.
-
اینکه دستیابی به نتیجهی درست امکان پذیر است موضوعی است که بطور مبسوط
در یک یا چند یادداشت مرتبط، در ادامهی مطالب وبلاگ مورد مطالعه قرار
خواهد گرفت.
.......
استدلال منطقی پیرامون اثبات فرضیه فوق:
- فرضیات::
اگر فرض کنیم:
A= یک تحقیق مقدم
Ao= هستهی مرکزی A
B= یک تحقیق موخر بر مبنای A
Bo= هستهی مرکزی B
O= تمامی منطقهی تحقیق
- فرضیات::
اگر فرض کنیم:
A= یک تحقیق مقدم
Ao= هستهی مرکزی A
B= یک تحقیق موخر بر مبنای A
Bo= هستهی مرکزی B
O= تمامی منطقهی تحقیق
A and B هر دو زیر مجموعههای O هستندو B میتواند زیر مجموعهی A باشد و یا نباشد.
- B میتواند زیر مجموعهی A باشد اگر مرزهای B از مرزهای A خارج نشوند.
- B میتواند زیر مجموعهی A نباشد اگر مرزهای B از مرزهای A خارج شوند.
+ O, A, B هر سه مجموعههایی با مرزهای باز هستند، زیرا به هیچ وجه نمیتوان تحقیق و محیط تحقیق را مجموعههایی با مرزهای بسته در نظر گرفت.
- O، هستهی مرکزی نخواهد داشت، زیرا O را تمام منطقهی تحقیق در نظر گرفتهایم.
- Bo میتواند معادل Ao باشد و نباشد.
..........
۱- اگر Bo همان Ao باشد:
۱-۱- B زیر مجموعهی A است.
۲-۱- B زیر مجموعهی A نیست.
۲- اگر Bo همان Ao نباشد:
۱-۲- B زیر مجموعهی A نیست و اشتراک A و B تهی نیست. به عبارت دیگر A و B اشتراکهایی خواهند داشت.
۲-۲- B زیر مجموعهی A نیست و اشتراک A و B تهی است. به عبارت دیگر A و B هیچ اشتراکی با هم نخواهند داشت.
........
در متد امروزی تحقیقات آکادمیک:
۱-۱- قابل قبول است.
۲-۱- قابل قبول است.
۱-۲- میتواند قابل قبول باشد.
۲-۲- قابل قبول نیست.
............
در مورد ۲-۲: وقتی که Bo همان Ao نیست و A و B هیچ اشتراکی با همدیگر ندارند، شما هیچ منبعی برای معرفی کردن راجع به مطلب خود نخواهید داشت و البته مطلب شما یک نوشته خواهد بود که شما مطمئن نیستید که آیا دیگری (فرد دیگری) راجع به آن صحبت کرده است یا خیر؟؟
دو حالت قابل بررسی خواهد بود:
۱-۲-۲- اینکه فرد دیگری راجع به موضوعی که شما ارائه کردهاید، صحبت کرده باشد.
۲-۲-۲- اینکه فرد دیگری راجع به موضوعی که شما ارائه کردهاید، صحبت نکرده باشد.
- در موارد فوق، با توجه به روند پیشرفت روزافزون تحقیق، در نهایت شما، بدلیل فاصله بسیار زیادی که سرعت تولید علم و سرعت یادگیری انسان پیدا خواهد کرد، قادر نخواهید بود که مشخص کنید از موارد ۱-۲-۲ و ۲-۲-۲، کدام مورد راجع به یک محقق صدق میکند.
.........
متد امروزی تحقیقات آکادمیک، موارد فوق (۱-۲-۲ و ۲-۲-۲) را بطور کلی، غیر قابل قبول میداند، در حالیکه مورد ۲-۲-۲ پتانسیل یک تفکر تازه را بطور جدی دارد و روش و اسلوب تحقیقات آکادمیک آن را بطور کلی و از بنیاد بیاعتبار می داند.
اینجا، ارتباط کیفی دگماتیسم [.] و روشهای تحقیق آکادمیک به شیوهی آکادمیک و منطقی اثبات شد.
........
.......
پاورقی:
[.] جزمباوَری یا دُگماتیسم، خشکاندیشی یا جزمگرایی عبارت است از روش اندیشهگری غیرانتقادی، غیرتاریخی و متافیزیکی، که بر بنیاد باورهای جزمی روایت شده، یعنی نظرات، برهانها و باورها استوار است، باورهای ثابت را بمثابه حقایق همیشه همان و همه جا درست، میانگارد بی این که آنها را در روندهای تاریخیِ شناخته شده مورد آزمون و آزمایش قرار دهد، بی این که بر بنیاد دانشهای تازه و آموزههای عملی نوین به بازبینی درونمایه حقیقت آنها و ارزش معرفتی آنها بپردازد.[۱]
منبع : ویکیپدیا
- B میتواند زیر مجموعهی A باشد اگر مرزهای B از مرزهای A خارج نشوند.
- B میتواند زیر مجموعهی A نباشد اگر مرزهای B از مرزهای A خارج شوند.
+ O, A, B هر سه مجموعههایی با مرزهای باز هستند، زیرا به هیچ وجه نمیتوان تحقیق و محیط تحقیق را مجموعههایی با مرزهای بسته در نظر گرفت.
- O، هستهی مرکزی نخواهد داشت، زیرا O را تمام منطقهی تحقیق در نظر گرفتهایم.
- Bo میتواند معادل Ao باشد و نباشد.
..........
۱- اگر Bo همان Ao باشد:
۱-۱- B زیر مجموعهی A است.
۲-۱- B زیر مجموعهی A نیست.
۲- اگر Bo همان Ao نباشد:
۱-۲- B زیر مجموعهی A نیست و اشتراک A و B تهی نیست. به عبارت دیگر A و B اشتراکهایی خواهند داشت.
۲-۲- B زیر مجموعهی A نیست و اشتراک A و B تهی است. به عبارت دیگر A و B هیچ اشتراکی با هم نخواهند داشت.
........
در متد امروزی تحقیقات آکادمیک:
۱-۱- قابل قبول است.
۲-۱- قابل قبول است.
۱-۲- میتواند قابل قبول باشد.
۲-۲- قابل قبول نیست.
............
در مورد ۲-۲: وقتی که Bo همان Ao نیست و A و B هیچ اشتراکی با همدیگر ندارند، شما هیچ منبعی برای معرفی کردن راجع به مطلب خود نخواهید داشت و البته مطلب شما یک نوشته خواهد بود که شما مطمئن نیستید که آیا دیگری (فرد دیگری) راجع به آن صحبت کرده است یا خیر؟؟
دو حالت قابل بررسی خواهد بود:
۱-۲-۲- اینکه فرد دیگری راجع به موضوعی که شما ارائه کردهاید، صحبت کرده باشد.
۲-۲-۲- اینکه فرد دیگری راجع به موضوعی که شما ارائه کردهاید، صحبت نکرده باشد.
- در موارد فوق، با توجه به روند پیشرفت روزافزون تحقیق، در نهایت شما، بدلیل فاصله بسیار زیادی که سرعت تولید علم و سرعت یادگیری انسان پیدا خواهد کرد، قادر نخواهید بود که مشخص کنید از موارد ۱-۲-۲ و ۲-۲-۲، کدام مورد راجع به یک محقق صدق میکند.
.........
متد امروزی تحقیقات آکادمیک، موارد فوق (۱-۲-۲ و ۲-۲-۲) را بطور کلی، غیر قابل قبول میداند، در حالیکه مورد ۲-۲-۲ پتانسیل یک تفکر تازه را بطور جدی دارد و روش و اسلوب تحقیقات آکادمیک آن را بطور کلی و از بنیاد بیاعتبار می داند.
اینجا، ارتباط کیفی دگماتیسم [.] و روشهای تحقیق آکادمیک به شیوهی آکادمیک و منطقی اثبات شد.
........
.......
پاورقی:
[.] جزمباوَری یا دُگماتیسم، خشکاندیشی یا جزمگرایی عبارت است از روش اندیشهگری غیرانتقادی، غیرتاریخی و متافیزیکی، که بر بنیاد باورهای جزمی روایت شده، یعنی نظرات، برهانها و باورها استوار است، باورهای ثابت را بمثابه حقایق همیشه همان و همه جا درست، میانگارد بی این که آنها را در روندهای تاریخیِ شناخته شده مورد آزمون و آزمایش قرار دهد، بی این که بر بنیاد دانشهای تازه و آموزههای عملی نوین به بازبینی درونمایه حقیقت آنها و ارزش معرفتی آنها بپردازد.[۱]
جزمباوری - از دید فلسفی - بیانگر اندیشهٔ غیردیالکتیکی، متافیزیکی است، که بر معارف حاصله - بدون کوچکترین انتقاد - باور میآورد، آنها را بطور کلیشهای در شرایط جدید پیاده میکند، بدون این که خود به تحلیل و واکاوی آنها بپردازد، بدون اینکه به تعمیم تئوریکی آنها اقدام کند و بدین طریق به پیشرفت معرفتی راستین یاری رساند.[۱] دگماتیسم، مشخصه خاص هر مذهب و هر نگرش مذهبی است.[۱]
منبع : ویکیپدیا